جریان اسلامگرا با شاخه‌های متعددش فعالانه در بحث و جدل درباره زن مشارکت داشت گروه اسلام و مسائل زنان ۱۲٪ از مجموع آثار گردآوری شده در این مرحله را تشکیل میدهند. البته این نسبت بیانگر سهم واقعی جریان اسلامگرا در گفتمان پیرامون زن - آنگونه که فهرست عناوین نشان میدهد - نیست زیرا سهم جریان اسلامگرا در مقایسه با بسیاری از گروههای دیگر که پیرامون آنها بحث و جدل درباره زن در جریان بود بسیار زیاد است. مانند گروه جدال درباره آزادی زن و حجاب او، تعلیم و تربیت زن، بعد قانونگذاری مسئله زن، سیره و زندگینامه زنان مشهور. به گونه ای که می توان گفت جریان اسلامگرا با شاخه های محافظه کارانه و نوگرایانه ای دارای بیشترین سهم در ماهیت، نقش و مسائل زنان در عصر نهضت بود. این پدیده معانی بسیاری دارد، همانگونه که تأمل برانگیز است و نیاز به تفسیر دارد. می توان در این خصوص از درون اطلاعات جمع آوری شده برخی از این معانی را استنباط کرد. اولا جریان و اندیشه اسلامگرا یک جریان واحد و منسجم نبود، بلکه در درون خود پذیرای تعدد و اختلاف نظرهایی بود که نباید از آنها غافل شد (به عنوان مثال) جریان محافظه کار که در آن شاخه مذهبی سلفی وجود دارد که از شیوخی تشکیل شده که از میراث عظیمی از فقه سنتی استفاده می کنند که تعاریف خاص خود را از زنان دارد و محدودیتهای خود را در نقش های اجتماعی و حتی طبیعت و سرشت انسانی زن در مقایسه با مرد دارد، و متأسفانه میراثی است که در قرائت خاص خود از دین بر پست بودن زن از نظر انسانی و اجتماعی تأکید می کند. از جمله آثاری که بیانگر این گرایش است کتاب محمد احمد حسنین البولاقی است تحت عنوان «الجلیس الأنیس فی التحذیر عما فی تحریر المرأة من التلبیس » و کتاب دایرة المعارف مانند «مرأة النساء فیما حسن منهن و ساء» که محمد کمال الدین الادهمی آن را به رشته تحریر درآورده است. همچنین مؤلف کتاب حقوق زن در اسلام عبدالقادر شیبة الحمد جزء این گروه به شمار می رود.
 
در اینجا باید اشاره کنیم به جریانی از علما و مشایخ که بر ضد دعوت به آزادی زن موضع گیری کردند اما برای اثبات بطلان آنها به دلایل اجتماعی استناد جستند و از دلایل فقهی استفاده نکردند. از این جمله اند: مصطفی صبری که منصب شیخ الاسلامی دولت عثمانی را داشت. همچنین حمزه فتح ا.. مؤلف کتاب آغاز سخن درباره حقوق زنان در اسلام همچنین گروهی از متجددین با اینکه در ابعاد هنری یا علمی گوناگون (ادبیات - شعر - اقتصاد) نماینده جریان نوگرایی بودند، در زمره محافظه کاران به حساب می آیند زیرا رویکرد اجتماعی محافظه کارانه شان را که تا حد زیادی بر میراث عرف و سنت استوار بود حفظ کرده بودند. این گروه در بحث و جدل خود، علاوه بر سخن گفتن از فضایل و اخلاق اجتماعی و دلایل تاریخی گلچین شده برای تأکید نظرشان در ضرورت محدود کردن زن و ابقاء سیطره کامل مرد بر او، از قدرت تفسیرهای دینی محافظه کارانه بهره می گرفتند. محمد طلعت حرب، محمد فرید وجدی و عباس محمود العقاد از بارزترین این افراد بودند.
 
در کنار اینها، اصلاح طلبانی بودند که بر مبنای دین و از طریق اعمال قدرت اجتهاد و بازنگری در میراث فقهی - که از طریق برداشت خاص خود از دین این همه استضعاف و قید و بند را به بهانه دفع فتنه و جلوگیری از دستاویزهای فساد بر زن تحمیل می کرد، در حالی که قرآن کریم یا سنت صحیح بر آنها تصریح ننموده است، دیگران را به نهضت و ورود به عرصه نوگرایی دعوت می کردند. همچنین از طرف دیگر خواستار بازنگری در سنن و عادات اجتماعی بودند که دومین عامل گوشه نشین کردن و ضعیف نگاه داشتن زن مسلمان محسوب میشود. اصلاح طلبان خواستار بازنگری فقهی و اجتماعی در عرصه های گوناگون معضلات، استراتژی نهضت، ترقی و در رأس آنها مسئله زن بودند. در رأس این افراد، امام محمد عبده، قاسم امین (با کتاب آزاد کردن زن)، طاهر حداد (با کتاب زنان ما میان شریعت و جامعه قرار داشتند. علاوه بر اینها میتوان جریان دیگری را اضافه کرد و آن را جریان اصلاح طلب محافظه کار نامید، که جریانی بود دست به عصا و خواستار بازنگری در متون فقهی به صورت رادیکالی سابق نبود و در تلاش خود برای مبرا کردن اسلام از اتهامات و شبهات، به جای جداسازی اصول اسلامی از میراث فقهی و مسئول دانستن میراث فقهی در زمینه تحمیل ظلم به زن، به راهکار ساده ای توسل جستند که عبارت بود از کنار گذاشتن میراث فقهی و استدلال مستقیم به آیات قرآن و سیره رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) برای نشان دادن عدالتی که اسلام در مورد زنان قائل شده است، ضمن تجاهل نسبت به تأثیر ساختار فقهی واسطه و حاکم در توجیه و استخراج احکام تفصیلی قابل اجرا از قرآن و سنت که سبب شده در سخن گفتن به نام دین، قدرت فراوانی داشته باشد که شباهتی به تفسیر یا قرائتی از دین ندارد. سید محمد رشید رضا صاحب المنار، کسی که کتاب مهمی با نام «پیامی به جنس لطیف در روز میلاد شریف نبوی» درباره زن تألیف کرد از برجسته ترین نمونه های این جریان بود.
 
ویژگی گفتمان نهضت زنان (و حتی گفتمان نهضت به طور کلی مشارکت های فعال و پیشگامانه از سوی افراد و گروه های عرب و مسلمان بود، خواه آنهایی که مقیم مصر بودند و خواه کسانی که از کشورهای خود در این گفتمان شرکت داشتند. می توان علت این پدیده تعامل پربار را  در سایه نبود وسایل ارتباطی سریع و ارتباطات ماهواره ای که امروزه شاهد آن هستیم نزدیکی آن دوران به نظام خلافت عثمانی دانست چرا که سرزمینهای عربی تحت نفوذ باب عالی قرار داشتند و مرزها میان سرزمینهای عربی و برخی از سرزمین های اسلامی تنها مرزهای اداری بود و نه مرزهای سیاسی بسته. علاوه بر این عامل سیاسی، عامل فرهنگی دیگری وجود داشت و آن استمرار آگاهی نسبت به مفاهیم اسلامی مربوط به امت و وحدت اسلامی بود، قبل از طغیان مفهوم قوم گرایی و ملی گرایی آمده از غرب و کاشتن آن در ساختار فرهنگی و شعور جمعی. همان مفهومی که پیروزی های مستمری را محقق ساخت که مهمترین آن در خلال قیام ۱۹۱۹ محقق شد.
 
اندیشه تعامل و تأثیر پربار فرهنگی عربی و اسلامی بر گفتمان نهضت به طور کلی از همان اوایل از طریق تأثیری که اشخاصی که نقش های مهمی در شکل گیری بینش معاصر مردم مصر داشتند، متجلی شد مانند جمال الدین افغانی، عبدالرحمن کواکبی و حتی رشید رضا. در عرصه مسئله نهضت زنان، فهرستهای کتاب شناسی این مشارکتها را از طریق نام های عثمانی مانند عبدا... جمال الدین، مختار بن احمد مؤید پاشا عظمی، مصطفی صغری شیخ الاسلام دولت عثمانی، فاطمه عالیه خانم دختر احمد جودت پاشا وزیر آستانه نشان میدهند. علاوه بر مسلمانان آسیای مرکزی از جمله محمد آقایف روسی همچنین نامهای مغربی مانند طاهر حداد، بن خوجه، ابو عبد ا کنون، ابو عبد ا... محمد صالح بن مراد، یا نامهای شامی مانند الیاس سماحه، انطوان برکات، نظیره زین الدین، زینب فواز، میزیاده، استیر الأزهری، وداد سکاکینی، جورجی نقولا بازی محمد جمیل بیهم، نقولا حداد، کرم بستانی، روز عطاء ا... شحفه... حتی این تعامل فعال تاشبه قاره هند گسترش یافت مانند امیر علی هندی قاضی هند و محمد بن امین اعظم آبادی
 
منبع: زن و جوامع عرب در طول یک قرن، منی ابوالفضل، مترجم دکتر هومن ناظمیان،صص51-49، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، تهران، 1394